آينده‌ي آبي

از درد و غم رفته و آينده چه گويم ـ انديشه‌ي مستقبلم از حال برآورد. صائب تبريزي

Thursday, June 03, 2004

آينده؛ جاودانگي و اميد

آينده، دغدغه‌ي هميشگي آدمي است كه به آرزوها هويت مي‌بخشد و بودن‌مان را معنا مي‌دهد. بودني كه ارتباطي زنجيروار با گذشته و حال دارد؛ اينكه چه توان و توشه‌اي از گذشته دارم و چه ساز و برگي از حال به همراه. غير از اين نمي‌تواني به فردا بيانديشي. فردا، موجود ناشناخته‌اي كه پاياني بر آن نيست
اين آغاز راز ماندگاري است. انديشه‌ي فردا، انديشه‌ي جاوندانه‌خواهي است كه در آن اميد موج مي‌زند. و مگر رنگ جاودانه‌خواهي و اميد غير از آبي است؟

3 Comments:

Anonymous Anonymous said...

تبريک فراوان به خاطر شروع وبلاگ نويسی
موفق باشيد و شاد
پرستو

12:36 PM  
Blogger Esmaeil Khalili said...

Fur Kunftigerer-nicht zukunft (براي آيندگان-نه آينده)
A Passing Love during my Heart,
shines,
when I think about "others" who are Alive or will Survive,
or will come in future.
Yes! dear "bluefuture",it's the Beauty.
For the People,who will survive.
به گمانم تبريكي عملي در آن ميزان تآييدي است كه مي توانم بر انديشه و هدف تو داشت.اينگونه گفتم(براي آنان كه زنده اند نام يك اثر است كه مي شناسي)و مبارك باد
سعيد

3:36 AM  
Anonymous Anonymous said...

در برابر بی کرانی ساکن و بر روی این زمین سرد،جنبش کوچک تو را تحسین می کنم، و برای چراغی که برافروخته ای روشنایی پهناوری را آرزومندم
پرستو.م

9:32 PM  

Post a Comment

<< Home