آينده‌ي آبي

از درد و غم رفته و آينده چه گويم ـ انديشه‌ي مستقبلم از حال برآورد. صائب تبريزي

Sunday, June 13, 2004

دانايي گمشده

در فلسفه‌ي اسلامي، منشأ جهان، وجود است كه با صفت وجوب و بي‌نيازي توصيف مي‌شود؛ يعني همان واجب الوجود. اما در حكمت خسرواني منشأ جهان، مينوي پاك است و مينو يعني خرد. در اين حكمت صفت بارز مبدأ و منشأ جهان، دانايي است و اهورامزدا يعني داناي بزرگ
شايد به همين جهت هم هگل بر آن بود كه ظهور و سپس حركت عقل در تاريخ از ايران باستان شروع شده است. با اين همه اما، ما اكنون چه سهمي از دانايي جهاني را از آن خود كرده‌ايم؟ خرد و دانايي چه سهمي در زندگي جمعي‌مان دارد؟ اين خرد خود را در كجا نشان مي‌دهد؟
مي‌دانيد بر اساس يافته‌هاي طرح ارزش‌ها و نگرش‌هاي ايرانيان، جمعيت باسواد نمونه‌ي مورد بررسي در روز به طور متوسط 4/7 دقيقه به مطالعه‌ي كتاب اختصاص مي‌دهند؟ آيا با اين ميزان مطالعه مي‌توان از خردورزي و وجود دانايي به اندازه‌اي كه موتور حركت جامعه باشد، ياد كرد؟ البته در اين آمار مي‌تواند بزرگ‌نمايي خاص ايراني نيز نهفته باشد. علاوه بر اينكه قطعا در اين مدت انواع و اقسام كتاب‌ها مطالعه مي‌شود كه بخشي از آن‌ها عقل‌ستيز هم هستند. پس بياييد از خود آغاز كنيم و اين گوهر تابناك را در خود پرورش دهيم، آن هم نه براي درس و كلاس، كه براي ساختن و شدن. راستي آيا با خواندن مي‌توان به انديشه‌ي عقلاني رسيد؟

0 Comments:

Post a Comment

<< Home