آيت الله منتظري
يكشنبه 19 خرداد 1387
چند هفته پیش شنیدم پیرمرد حال خوشی ندارد و کسالت امان انجام کارهای روزمره را از وی زدوده است. از وضعیت او در این روزها بیخبرم. در سایتها هم جستجو کردم مطلبی نیافتم. امیدوارم خداوند سلامتیاش را بازگرداند. شاید سال 64 بود که به بهانة هفتمین سالگرد پیروزی انقلاب با جمعی از پرسنل شهربانی به دیدارش رفتم و او بیتکلفی آمد و برایمان از نهجالبلاغه گفت. آن موقع سرباز بودم که با اشتیاق به قم رفتم و خاطرهاش برایم ماندگار شد و دوستداشتنی. بعد که آن حوادث حرمتشکنانه اتفاق افتاد و او را خانهنشین کرد در نظرم از بزرگیش چیزی نکاست که بیشتر نیز شد. هر چه بود روزگار جفایش را با حصر خانگی تکمیل کرد و او را از هر ارتباطی برای یک دهه محروم ساخت. هر چند امام خود را در او خلاصه یافته بود و حوزه را نیازمند آرا و توان فقهیاش میدانست ولی با حذف فرد توانمندی چون او دیگران میتوانستند قدی راست کنند و جایی بیابند. شاید همین نیز برایشان فرصتی مغتنم بود تا در مقابل آن چه به پیرمرد میرفت، سکوت اختیار کنند؛ هر چه بود او سرآمد فقیهان قم بود و هست.
بد نیست دو خبری را که فتاوی جدیدش شنیدم بیاورم: اول این که دو هفته پیش آقای یوسفی اشکوری در جمعی تعریف میکرد که در افغانستان برای مرد مسلمانی که از اسلام خارج شده و دین مسیحیت برگزیده بود، حکم اعدام صادر کردند(به جهت ارتداد از دین). ظاهرا وکیل یا خانوادهاش در نامهای از آیتاله منتظری استفتا میکنند که حکم چنین فردی چیست و چه باید کرد؟ ایشان فتوا میدهند که حکمش اعدام نیست و با این حکم آن فرد از اعدام خلاص میشود. دوم فتوایش درباره بابیه است که در آن آورده بابیها از اهل کتاب نیستند و کافر محسوب میشوند ولی نه کافر حربی(غیر از مواقعی که دست به اسلحه برند) بلکه کافر زمی که البته جزیه نیز بر آنان جاری نیست. آنان در این مملکت حق آب و خاک برخوردارند و به همین حقوق شهروندی بر آنان جاری و ساری است(نقل به مضمون
به نظرم این دو فتوا از اهمیت بسیاری برخوردار است. در این دو فتوا فقیهی، حق انتخاب دین و حق شهروندی را از فقه تکلیفمدار بیرون کشیده است و بر مبنای آن عدم پذیرش حق انسانی و اجتماعی کسانی را که از دین اسلام خارج میشوند و یا کافر محسوب میشوند را نادرست میشمرد. این دو فتوا گام بزرگی است تا بین «تکلیف» و «حق» پیوندی دینی و فقهی ایجاد شود. گامی که در آینده کارساز خواهد بود. آیتاله منتظری دینی دیگر به جامعة ما دارد که امیدوارم خداوند به او طول عمری عطا کند تا این دین نیز به انجام رسد
ایرانیان نیز به او عذرخواهی بزرگی بدهکار هستند و باید روزی عرق شرم را از پیشانی خود پاک کنند. امیدوارم این روز در دوران حیات و زندگی این پیر فرزانه و فقیه عالیقدر باشد
بد نیست دو خبری را که فتاوی جدیدش شنیدم بیاورم: اول این که دو هفته پیش آقای یوسفی اشکوری در جمعی تعریف میکرد که در افغانستان برای مرد مسلمانی که از اسلام خارج شده و دین مسیحیت برگزیده بود، حکم اعدام صادر کردند(به جهت ارتداد از دین). ظاهرا وکیل یا خانوادهاش در نامهای از آیتاله منتظری استفتا میکنند که حکم چنین فردی چیست و چه باید کرد؟ ایشان فتوا میدهند که حکمش اعدام نیست و با این حکم آن فرد از اعدام خلاص میشود. دوم فتوایش درباره بابیه است که در آن آورده بابیها از اهل کتاب نیستند و کافر محسوب میشوند ولی نه کافر حربی(غیر از مواقعی که دست به اسلحه برند) بلکه کافر زمی که البته جزیه نیز بر آنان جاری نیست. آنان در این مملکت حق آب و خاک برخوردارند و به همین حقوق شهروندی بر آنان جاری و ساری است(نقل به مضمون
به نظرم این دو فتوا از اهمیت بسیاری برخوردار است. در این دو فتوا فقیهی، حق انتخاب دین و حق شهروندی را از فقه تکلیفمدار بیرون کشیده است و بر مبنای آن عدم پذیرش حق انسانی و اجتماعی کسانی را که از دین اسلام خارج میشوند و یا کافر محسوب میشوند را نادرست میشمرد. این دو فتوا گام بزرگی است تا بین «تکلیف» و «حق» پیوندی دینی و فقهی ایجاد شود. گامی که در آینده کارساز خواهد بود. آیتاله منتظری دینی دیگر به جامعة ما دارد که امیدوارم خداوند به او طول عمری عطا کند تا این دین نیز به انجام رسد
ایرانیان نیز به او عذرخواهی بزرگی بدهکار هستند و باید روزی عرق شرم را از پیشانی خود پاک کنند. امیدوارم این روز در دوران حیات و زندگی این پیر فرزانه و فقیه عالیقدر باشد
0 Comments:
Post a Comment
<< Home