اميد
شنبه 1 تير ماه 1387
هجوم سرد هوا پس عینکم ماسیده است
نگاه پر طپشم به شیشهی آن باریده است
هوای غمزده را در این سیاهی نمناک
کدام دست فریب به بوم ما پاچیده است
صدای مأذنهگو چو بادی بر این کاشانه
فتاد و بین که چه جان به زهد و ریا بخشیده است
الا که چشم زمانه را به قفس میخوانی
نگاه منتظرم به قامت سرو پیچیده است
نگاه پر طپشم به شیشهی آن باریده است
هوای غمزده را در این سیاهی نمناک
کدام دست فریب به بوم ما پاچیده است
صدای مأذنهگو چو بادی بر این کاشانه
فتاد و بین که چه جان به زهد و ریا بخشیده است
الا که چشم زمانه را به قفس میخوانی
نگاه منتظرم به قامت سرو پیچیده است
0 Comments:
Post a Comment
<< Home