احمدينژاد و دروغ
يكشنبه 29 مرداد 1385
از احمدينژاد تصوير يك مسلمان معتقد را داريم. حداقل به ظاهر. بارها در تلويزيون ديدهايمش كه اول وقت نماز ميخواند. حتي وقتي براي افتتاح تونل رسالت رفت، برايش فرشي دوازده متري بردند تا اول وقت نماز بخواند. و الهام هم پشت سرش بايستد. پس احتمالا او دروغ نميگويد؛ مگر نه اين كه از قديم به ما نيز گفتهاند دروغگو دشمن خداست. او ذوب در ولايت است و عاشق امام زمان (ع). پس نميتواند دروغ بگويد. احتمالا آن قطعه از گفت و گويش با آيتالله جوادي آملي كه با احساس خاصي دربارهي هالهي نوري كه در سازمان ملل اطرافش را فرا گرفته بود، سخن ميگفت نيز واقعي نبود. همهي آنها را دشمنان اسلام و انقلاب ساختهاند كه ما را گول بزنند. و الا كسي كه نمازش را اول وقت ميخواند و تمام اميدش فرج امام زمان (ع) است نميتواند دروغ بگويد. ببينيد اين دشمنان اسلام چقدر پست هستند كه براي رسيدن به اغراض خود براي مردي كه خداوند و امام زمان فرستاده است تا ما را از نكبت نجات دهد چه پاپوشهايي درميآورند. بدبختهاي بيچاره آنقدر بيكار هستند كه از جلسهي حضور احمدينژاد نزد آيتالله جوادي فيلم درست ميكنند و صداگذاري ميكنند تا از او چهرهي بدي بسازند. اكنون احمدينژاد منكر بيان اين مطلب شده است. همان طور كه منكر بردن نفت بر سر سفرههاي مردم شده است. همان طور كه منكر تورم ميشود. همان طور كه منكر بيرونقي توليد ميشود. همان طور كه منكر فاميلبازي در پستهاي دولتي ميشود. همهي اينها دروغي بيش نيست كه به او بستهاند. خدا لعنت كند اين دروغگويان را
2 Comments:
کودتای آرام در روزنامه ایران
کودتای آرامی در روزنامه ایران در حال انجام است. پس از توقیف موقت روزنامه که ظاهرا به دلیل درج یک مطلب طنز و کاریکاتور صورت گرفت، اکنون که به روزهای بازگشایی نزدیک می شویم و احتمالا روزنامه هفه آینده دوباره منتشر خواهد شد، مدیدریت روزنامه تصفیه نیروهایی را که به اعتقادش از نظر سیاسی مشکل دارند آغاز کرده است. تاکنون به برخی از خبرنگارانی که در دولت قبلی به روزنامه آمده بودند، غیر مستقیم اعلام شده که به آن ها نیازی نیست و روزنامه قرار است با کادر جدید منتشر شود. البته بهانه شان هم ناکارامدی این نیروها بوده، در حالی که بیشتر اینها در سال های گذشته جزو بهترین و پرکارترین خبرنگاران روزنامه بوده اند. به عنوان نمونه، به من که در آخرین سال دولت خاتمی به عنوان بهترین خبرنگار گروه اجتماعی و جزو ده خبرنگار برتر روزنامه معرفی شدم و البته شاهد آن هم مایکرو ویو سامسونگی است که در گوشه آشپرخانه جای خوش کرده (و اعتراف هم می کنم به دلیل پایبندی به سنت ها! در این دوسال گذشته به آن دست هم نزده ام)، غیر مستقیم اعلام شده که دیگر روی من نظر ندارند. البته دوستان دیگرم هم شامل این مهرورزی دولت نهم شده اند که به زودی اسامی آن ها را می آورم تا دولتمردان خدمتگزاران در پایان ۴ سال مهرورزیشان به عنوان مدرک افتخار بتوانند به آن استناد کنند ( جواد دلیری خبرنگار گروه گزارش روزنامه که اکنون در روزنامه اعتماد ملی هم دبیر سرویس سیاسی است، یکی از این افراد است).
آرام آرام دارم به این نتیجه می رسم که دعوای میان احمد خادم المله مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی به عنوان صاحب امتیاز روزنامه ایران و حسین صفار هرندی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان مالک خبرگزاری که از آن به عنوان مهمترین عامل عدم بازگشایی روزنامه ایران یاد می شد، مضحکه ای بیش نبوده و در واقع سردمداران روزنامه در پی بهترین فرصت بوده اند تا تنها نهاد دولتی را که پس از روی کار آمدن جناب احمدی نژاد تقریبا دست نخورده مانده بود، پاکیزه! کنند و البته سر و صدایی هم نداشته باشد، چون می دانید که صدای خبرنگاران خیلی بلند از تصور آقایان است و از آن می هراسند که بدون بهانه به پای آن ها بپیچند و البته الان بهترین فرصت است که بگویند یکی از عوامل توقیف روزنامه ایران همین عوامل مساله دار بوده اند. به هر حال روزگار است و آدم ها...
لینک مطلب: http://yasavoli.blogfa.com
رخ پادشا تيره دارد دروغ
بد انديش هرگز نگيرد فروغ
http://www.dopa.blogfa.com/post-9.aspx
Post a Comment
<< Home