به ياد دكتر علي شريعتي
دوشنبه 30 خرداد 1385
ديروز را به حسينيهي ارشاد رفتم.عليجاني و سوسن شريعتي و آقاجري سخنراني داشتند. هر سه را نشستم. پس از سالها براي اولين بار بود كه اين طور سه سخنراني را به طور كامل گوش ميدادم. هر سه شنيدني بودند. عليجاني قرائتي ديگر از امت و امامت شريعتي داد كه در كتابش نيز به آن پرداخته است. اين كه دموكراسي هدايت شدهي شريعتي فقط و فقط پاسخي است به تعارض دموكراسي و نصب در شيعه و فقط مربوط به آن دورهي تاريخي و اكنون ديگر زمان دموكراسي هدايتشده گذشته است و بشر كنوني نيازي به آن ندارد
سوسن شريعتي نيز بازگشت به خويشتن شريعتي را كاويد و با برشمردن سه نوع رويكرد به سنت، يعني بنيادگرايي، سنتگرايي حسرتخورانه و طرد سنت و آسيميلاسيون در مدرنيته، از نظر شريعتي بازگشت به سنت را تحصيل حاصل دانست؛ چرا كه در كشورهايي چون ايران، ما در سنت زيست ميكنيم و ديگر بازگشت به آن بيمعنا است. شريعتي با اين نقد به شناسايي خويشتن تاريخيمان مينشيند و نسبت ما را با آن بيان ميكند و نحوهي مواجههي ما در دوران كنوني بازمينماياند
آقاجري با شور و منطقي سخن ميگفت كه در شريعتي ميديديم. اما احتياط او را در پيش نگرفته بود. از عدالت در ديدگاه شريعتي گفت و به مقايسهي آن با ديدگاههاي باستاني ايراني، يوناني،هندي و كنفسيوسي و ديدگاههاي نوين ليبرالي و سوسياليستي و فاشيستي و ناسازگاري بيمانندش با عدالت فاشيستي سخن گفت. اين كه او قسط را برتر از عدالت ميديد و عدالت را بي آزادي و عرفان و عشق ناكافي ميشمرد. اين كه در عدالت فاشيستي همه چيز در فرد رهبر خلاصه ميشود و اوست كه خور و خواب را به ديگراني كه حيوان ميخواهدشان ارزاني ميكند. در آخر به صحراي كربلا زد و از نتيجهي عدالت فقهي را همين برخورد با زنان در ميدان هفت تير دانست و گفت كه در تاريخ خواندهام ابن زياد پاسخ اعتراض را به خشونت و سركوب ميداد و بعد از زندانيان سياسي و دانشجويان نيز ياد كرد
به هر روي، ديروز قرائتي شجاعانه از شريعتي طرح شد. بر خلاف قرائتي كه برخي از دوستان اين روزها دارند و تلاش خود را بر حذف گذاشتهاند نه نقد و بازسازي
1 Comments:
سلام
من هم انجا بودم
دوست دارم تحقيقي درباره ميزان تحقق جه بايد كرد دكت ىاشته باشم
علاقمنىد به همكاري هستي
Post a Comment
<< Home