اعتراض مسلمانان به كاريكاتورها
يك شنبه 23 بهمن 1384
دنياي غرب اين روزها با چالش بزرگي مواجه شده است. اين چالشي است كه جهان اسلام پيش روي او قرار داده است؛ چالش معناي آزادي. اين چالش با انتشار كاريكاتورهاي توهينآميز نسبت به رسول گرامي اسلام و با اعتراض به حق و گستردهي مسلمانان شكل گرفت. هر چند چگونگي شكلگيري اعتراضها در جوامع اسلامي متفاوت بود ولي تقريبا يك هدف را دنبال ميكرد. در عمدهي كشورهاي اسلامي اعتراض از متن مردم و گروههاي اسلامي و رسانههاي گروهي خصوصي شروع شد، و در كشور ما اعتراض از گروههاي دولتي و تلاش سياستمداران و رسانهي دولتي شكل گرفت. اولين اعتراض از نمازهاي جمعه در چند هفتهي قبل آغاز شد. تو گويي اگر دولتيان دست به كار نميشدند، در اين كشور اعتراض به اين زودي شكل نميگرفت. به هر صورت هر چند دير شكل گرفت اما تند و تيز بود؛ تندي كه به آتش زدن سفارتخانهي دانمارك نيز انجاميد كه البته عقل متحير ميماند كه بين آن كاريكاتور و سفارت دانمارك و ساكنان آن چه رابطهاي وجود دارد؛ هر چند وقتي رفتار جمعي شكل ميگيرد، از عقل تهي ميشود و عمدتا احساس است كه راهبر خواهد بود. شايد تندياش نيز به چگونگي شكلگيرياش بازگردد
پيش از اين البته در روزنامههاي غربي مطالب مخالف عقايد اسلامي بسيار نوشته ميشد. اما چون مقاله بود و يادداشت، يا چندان به آن توجهي نميشد و يا از طريق مقاله و يادداشت نيز به آن پاسخ داده ميشد كه شيوهاي درست بود. اما اين بار نابخردان به بهانهي آزادي، بيش از يك ميليارد انسان موجود در زمين را به سخره گرفتند. پاسخي كه اين بار مسلمانان دنيا به اين بيحرمتي دادند، در خاطرهي غربيها خواهد ماند. از يك سو آنان را با چالش معناي آزادي مواجه خواهد كرد و به اين خواهند انديشيد كه آزادي تا كجا معنا دارد و از سوي ديگر به نظر ميرسد جزء جزء و بند بند جوامع غربي اين اعتراض خشمگينانه را به خاطر خواهد سپرد و حرمت قلم را حفظ خواهد كرد. نقد اديان به جاي خود ميتواند محترم شمرده شود. هر چند در اين نقد بايد از دروغگويي پرهيز كرد و يا با آگاهي به اسرائيليات تمسك نجست كه فريبكارياي بيش نخواهد بود، اما توهين و تمسخر در هر قالبي غيرانساني است
نكتهاي كه بايد مورد توجه قرار داد اين است كه بخشي از جهان سياسي غرب به همراه خشونتطلبان مسلمان چنان چهرهاي از اسلام در اذهان ساختهاند كه چهرهي نبي اكرم را در قالب ملاعمر ميفهمد. براي همين، اين دو، دو روي يك سكهاند و يكديگر را كامل ميكنند و هر دو در شكلگيري ذهنيت مستتر در پس كاريكاتورها شريك هستند. از اين رو، اعتراض بايد به هر دو باشد. هم به آن كاريكاتوريست نادان و يا عاملي كه چنين ميكشد و هم به تروريستي كه به بهانهي عقايد اسلامي ولي در اصل چارچوب بازي قدرت، انسان را ترور ميكند. مگر خود ما چنين آدمياني نداريم. سعيد حجاريان يادگاري از ضربهي اين تفكر است
دنياي غرب اين روزها با چالش بزرگي مواجه شده است. اين چالشي است كه جهان اسلام پيش روي او قرار داده است؛ چالش معناي آزادي. اين چالش با انتشار كاريكاتورهاي توهينآميز نسبت به رسول گرامي اسلام و با اعتراض به حق و گستردهي مسلمانان شكل گرفت. هر چند چگونگي شكلگيري اعتراضها در جوامع اسلامي متفاوت بود ولي تقريبا يك هدف را دنبال ميكرد. در عمدهي كشورهاي اسلامي اعتراض از متن مردم و گروههاي اسلامي و رسانههاي گروهي خصوصي شروع شد، و در كشور ما اعتراض از گروههاي دولتي و تلاش سياستمداران و رسانهي دولتي شكل گرفت. اولين اعتراض از نمازهاي جمعه در چند هفتهي قبل آغاز شد. تو گويي اگر دولتيان دست به كار نميشدند، در اين كشور اعتراض به اين زودي شكل نميگرفت. به هر صورت هر چند دير شكل گرفت اما تند و تيز بود؛ تندي كه به آتش زدن سفارتخانهي دانمارك نيز انجاميد كه البته عقل متحير ميماند كه بين آن كاريكاتور و سفارت دانمارك و ساكنان آن چه رابطهاي وجود دارد؛ هر چند وقتي رفتار جمعي شكل ميگيرد، از عقل تهي ميشود و عمدتا احساس است كه راهبر خواهد بود. شايد تندياش نيز به چگونگي شكلگيرياش بازگردد
پيش از اين البته در روزنامههاي غربي مطالب مخالف عقايد اسلامي بسيار نوشته ميشد. اما چون مقاله بود و يادداشت، يا چندان به آن توجهي نميشد و يا از طريق مقاله و يادداشت نيز به آن پاسخ داده ميشد كه شيوهاي درست بود. اما اين بار نابخردان به بهانهي آزادي، بيش از يك ميليارد انسان موجود در زمين را به سخره گرفتند. پاسخي كه اين بار مسلمانان دنيا به اين بيحرمتي دادند، در خاطرهي غربيها خواهد ماند. از يك سو آنان را با چالش معناي آزادي مواجه خواهد كرد و به اين خواهند انديشيد كه آزادي تا كجا معنا دارد و از سوي ديگر به نظر ميرسد جزء جزء و بند بند جوامع غربي اين اعتراض خشمگينانه را به خاطر خواهد سپرد و حرمت قلم را حفظ خواهد كرد. نقد اديان به جاي خود ميتواند محترم شمرده شود. هر چند در اين نقد بايد از دروغگويي پرهيز كرد و يا با آگاهي به اسرائيليات تمسك نجست كه فريبكارياي بيش نخواهد بود، اما توهين و تمسخر در هر قالبي غيرانساني است
نكتهاي كه بايد مورد توجه قرار داد اين است كه بخشي از جهان سياسي غرب به همراه خشونتطلبان مسلمان چنان چهرهاي از اسلام در اذهان ساختهاند كه چهرهي نبي اكرم را در قالب ملاعمر ميفهمد. براي همين، اين دو، دو روي يك سكهاند و يكديگر را كامل ميكنند و هر دو در شكلگيري ذهنيت مستتر در پس كاريكاتورها شريك هستند. از اين رو، اعتراض بايد به هر دو باشد. هم به آن كاريكاتوريست نادان و يا عاملي كه چنين ميكشد و هم به تروريستي كه به بهانهي عقايد اسلامي ولي در اصل چارچوب بازي قدرت، انسان را ترور ميكند. مگر خود ما چنين آدمياني نداريم. سعيد حجاريان يادگاري از ضربهي اين تفكر است
0 Comments:
Post a Comment
<< Home