در باب ماه شمسي و قمري
شنبه 11 شهريور 1385
آقاي مشكيني در مجلس خبرگان در سخنان خود به ماه شمسي و ماه قمري اشاره كرده كه سال قمري سرشار از رحمت الهي است و داراي روزهاي شريف، هفتههاي متبرك و ماههاي پرفضيلت است كه يكي از آنها را در سال شمسي پيدا نميكنيد. تمام دارايي سال شمسي در نوروز است. د راين باره ميتوان به نكات زير اشاره كرد
اول، اگر مقصود صرفا بركات الهي است كه هر ديني براي خود چنين روزهايي دارد. پس بركات ارتباطي با ماه قمري و شمسي ندارد. علاوه بر اين كه بخشي از بركاتي كه ايشان مد نظر دارند اصلا مورد توجه و قبول حداقل هشتاد درصد از مسلمان كه شيعه نيستند، نيست. در صورتي كه ماه قمري مختص آنان است
دوم، سال شمسي بر حسب هجرت پيامبر تعيين شده است و دقيق ترين سالشمار محسوب ميشود؛ و اتفاقا ميتوان وقايع اسلامي را بر حسب آن تعريف كرد كه دقيقتر هم هست. مثلا واقعهي عاشورا كه ظاهرا در مرداد ماه بوده، اگر هر ساله در مرداد برگزار شود، سختي و جانفرسايي آن جنگ نابرابر و ظالمانه بيشتر نمايان ميشود تا اين هر از گاهي در زمستان و زير باران و برف! اين سال، سالي ايراني عربي است يا بهتر بگوييم ايراني اسلامي است. در صورتي كه گراميداشتها به شيوهي تقويم اعراب برگزار ميشود. براي همين است كه ممكن است در يك سال دو بار عزاداري محرم برگزار شود!ا پس اگر وجه ديگر اين ماه اسلامي است، نميتوان به سادگي از كنارش گذشت. مشكل در ذهن آقايان است كه نميتوانند روزها را ثابت ببينند. اما در مجموع تبرك روز براي هر كس به وضعيت نفساني و رفتاري او بازميگردد نه وقايع گذشته و وقايع بيانگر هويتهاي جمعياند
سوم، نوروز ارتباطي با ماه هجري شمسي ندارد، بلكه ما توانستهايم با تهيهي ماه شمسي رسوم ايراني را بر آن منطبق كنيم. از سوي ديگر ما ايرانيان در طول دوازده ماه سال، جشنها و مراسم بسياري داشتيم كه عمدتا جنبهي آييني و ديني داشته است. از سه جشن بزرگ ايرانيان كه نوروز و سده و مهرگان بوده، نوروز به صورت عمومي آن باقي ماند ه است. علاوه بر اين كه ايرانيان براي هر ماه يك روز را به جشن اختصاص داده بودند و در آن علاوه بر شادي، نام و ياد آفريدگار ايزد را نيز پاس ميداشتند. جدا كداميك رحمت الهي است، همهي سال به زاري بودن يا شاد زيستن و در شادي از ياد خدا غافل نبودن؟ از ياد بردن اين جشنها و مغفول ماندن آن در جامعهي ايران، به وجهي ناشي از عنادي است كه طي قرنها ظاهرگرايان اسلامي با رسوم ملي ما كرده و به جاي آن ما را از ملتي شاد به ملتي عزادار تبديل كردهاند
چهارم، اگر ماه قمري از چنين جايگاهي برخوردار است چرا آقايان ديگر مراسم را بر حسب آن برگزار نميكنند. مثلا چرا سالگرد مرگ نزديكانشان را بر اين اساس نميگيرند. مگر ماه قمري فضيلت ندار؟ خب! بسم الله از خودشان مايه بگذارند
پنجم، آيا اين گونه سخن گفتن و استدلال كردن چيزي غير آن است كه استاد مطهري از آن به عوامزدگي و عوامفريبي روحانيت ياد كرده بود؟ دقيقا يادم ميآيد يك بار همين آقاي مشكيني در نماز جمعه براي روز كارگر گفته بود كه روز كارگر را به كارگران تبريك ميگويم و اين روز را بايد گرامي داشت و خداوند خودش بزرگترين كارگر عالم است!ا
2 Comments:
سلام، مطلب زیبایی بود، جناب نوری. اما شما که خود از حجج اسلام و دره روزگار هستید نباید شان علمای بی بدیل اسلام را پایین بیاورید.ولی جدا از نوشته خودمان خوشمان آمد؛ سلطانی بود.
مگر نه اينست كه تقويم و سال وماه براي برنامه ريزي امور است؟
وقتي حلول ماه شوال (و فقط ماه شوال!) بايد با چشم آقايان ثابت شود و معمولا هم براي ابراز وجود يك روز را پس و پيش مي كنند و كل تقويم را به هم مي ريزند چه انتظاري داريد؟
لابد مي خواهند حيطه ي تسلطشان را گسترش بدهند!
Post a Comment
<< Home