آينده‌ي آبي

از درد و غم رفته و آينده چه گويم ـ انديشه‌ي مستقبلم از حال برآورد. صائب تبريزي

Friday, June 25, 2004

تملق و چاپلوسي

بارها و بارها در ناباوري ديده‌ايم و يا شنيده‌ايم مردم و يا فردي از كسي كه رودرروي آن‌هاست چنان تعريف و تمجيد مي‌كنند كه در نهانش رفتاري متناقض داشته‌اند. يعني پشت سرش به بدگويي مي‌نشينند و پيش رويش به تعريف و تمجيد. اين رفتار هم در سطح خرد و هم در سطح كلان قابل مشاهده است. هم مي‌توان در رفتارهاي بين فردي ديد مانند رابطه كارمندان با يكديگر و يا با رييس‌شان و يا عروس و مادر شوهر و هم مي‌توان در رفتارهاي عمومي مشاهده كرد مانند رابطه‌ي چاپلوسانه‌ي مردم با حكومت خود. همين نيز آن فرد و يا حكومت طرف رابطه را به خطا مي‌اندازد و او رابطه‌اش را بر اساس همان چاپلوسي شكل مي‌دهد. قبل از انقلاب مگر غير از اين بود كه وقتي شاه در مجامع عمومي حاضر مي‌شد، مردم به دنبالش مي‌دويدند و برايش سر و دست مي‌شكاندند! او هم فكر مي‌كرد اين مردم واقعا او را دوست دارند. اما همين ملت چنان به خيابان‌ها ريختند و او را سرنگون كردند كه يكي از بزرگترين انقلاب‌هاي خلقي قرن تاريخ را شكل دادند. مگر الان غير اين است. كافي است يكي از مسؤولان رده‌ي بالاي حكومتي به شهري وارد شود. چه جمعيتي به دنبال او مي‌دود و از او استقبال مي‌كند. اما در همان شهر وقتي آرامش برقرار مي‌شود، اگر گوشتان را تيز كنيد ده‌ها جوك درباره‌ي همان فرد و مشتي شايعه و بدگويي در خلوتشان رد و بدل مي‌كنند. در سطح خرد هم احتمالا بسيار ديده‌ايد كه كسي در حضور ديگري از او كلي تعريف مي‌كند، اما بدون حضور او از بدگويي چيزي كم نمي‌گذارد
ايرانيان به اين صفت خودشان آگاه هستند. آن‌ها مي‌دانند كه بسيار متملقند. يافته‌هاي ارزش‌ها و نگرش‌هاي ايرانيان نشان مي‌دهد 8/72 درصد از پاسخگويان معتقدند تملق و چاپلوسي به ميزان زياد و خيلي زياد در بين مردم رواج دارد. 4/15 درصد گفته‌اند اين صفت در حد متوسط و فقط 8/11 درصد بر آن بوده‌اند چاپلوسي در حد كم و بسيار كم در بين مردم رواج دارد

0 Comments:

Post a Comment

<< Home