آينده‌ي آبي

از درد و غم رفته و آينده چه گويم ـ انديشه‌ي مستقبلم از حال برآورد. صائب تبريزي

Tuesday, March 08, 2005

توضيحي بر يادداشت عاشورا

چهارشنبه 19 اسفند 1383
برخي بر يادداشت «عاشورا نماد مذهب عرفي» ايراد گرفتند. به نظرم اين ايراد عمدتا همان دعواي انگور و عنب و اوزون باشد كه از مولانا به يادگار مانده است، چون در نوشته‌هاي خود از عاشورا تعبيري داشتند كه در فرهنگ عامه نمي‌يابيد. مقصود من از عاشورا در اين يادداشت، خود عاشورا و حركت امام حسين و اهداف ايشان نبوده است. بلكه مراسم عاشورا و تاسوعا و دهه‌ي محرم است كه از معناي حركت و قيام امام حسين تهي است. ديروز در اين زمينه مصاحبه‌اي داشتم كه به تفصيل ديدگاهم را مطرح كردم. ببينيد اولا بايد بين مناسك ديني و مراسم ديني و مذهبي تفاوت قائل شويم. مناسك به وجهي برآمده از وحي الهي و يا سنت حضرت رسول است. اما مراسم برآمده از فرآيند تاريخي تحول و تطابق دين و مذهب با هر عصر و دوران خود است. از اين رو، به راحت‌تر تغيير مي‌كنند و تحول مي‌يابند. نمازي كه مسلمانان مي‌خوانند به ظاهر هماني است كه پيامبر مي‌خواند. ولي عزاداري‌اي كه شيعيان كنوني مي‌كنند هماني نيست كه فرزندان حسين مي‌كردند. حداقل در اين زمينه تاريخ گواهي مي‌دهد. شريعتي اين را در به تفصيل بيشتري در «تشيع علوي و تشيع صفوي» بيان كرده است. اگر مي‌توانيد فصلنامه‌ي نامه‌ي فرهنگ احتمالا شماره‌ي دو كه در سال هفتاد و يك منتشر شد را ببينيد. گزارشي دارد از رايزن فرهنگي وقت ايران در ايتاليا درباره‌ي عزاداري مسيحيان در سال روز به صليب كشيدن عيسي. همان دسته‌هاي عزاداري، زنجير زني، سينه زني، علم كشي و ... را در اين گزارش مي‌خوانيد و عكس‌هايش را هم مي‌بينيد. اين ديگر جاي سؤال ندارد كه شاه طهماسب صفوي اين شيوه‌ي عزاداري را از رومي‌ها گرفت و ايراني‌اش كرد. چون حكومت شيعي به آن نياز داشت. قبل از آن عزاداري معنا و مفهوم ديگري داشت. چون قبل از صفويه،‌ شيعيان در ايران هم اقليت بودند. با اين تغيير در ساختار، كاركردهاي عزاداري امام حسين نيز تغيير كرد. اصلا بخش عمده‌ي شكل‌گيري اين دسته‌هاي عزاداري كار الواط محله‌ها بوده است. علم‌كشي‌ها عمدتا يك رفتار رقابت‌‌‌‌آميز بين همين لوطي‌ها بوده است. راه‌اندازي دسته‌ها نوعي نمايش قدرت در محله‌ و تاب‌دادن سبيل در مقابل حريف بوده است. البته همين لوطي‌ها در چارچوب فهم خودشان آدم‌هاي مذهبي هم بوده‌اند. مثلا الواطي كه در دوره‌ي نهضت ملي شدن صنعت نفت نوچه‌هاي آيت الله بهباني قلمداد مي‌شدند، به اشاره‌ي آقا به همراه نوچه‌هاي خود كلي آشوب و بلوا درست مي‌كردند و به تجمع‌ها و متينگ‌هاي حزب توده حمله‌ور مي‌شدند و بعد در ماجراي كودتا هم نقش بازي كردند. همين‌ها در روزهاي عزاداري دسته راه‌ مي‌انداختند و علم و كتل به دوش مي‌كشيدند. اين قدر در فضاي ايده‌اليستي خودمان براي اين مراسم معنا و مفهوم پيدا نكنيم. معناي آن‌ها را بايد در واقعيت حيات اجتماعي بيابيم نه در آسمان‌ها. اهداف امام حسين از قيامش امر ديگري بود و شخصيت ظلم‌ستيزانه‌ي ايشان برمي‌آمد و اهداف جامعه از تداوم و گسترش اين مراسم چيز ديگري است كه اصلا هيچ ارتباطي به امام حسين و حركت ايشان ندارد و در آن ظلم‌ستيزي و زنده كردن دين جد حسين و امر به معروف و نهي از منكر (آن گونه كه امام حسين مي‌فهميد) ديده نمي‌شود. بگذريم از يك جمع كوچك نوانديشان ديني كه تلاش مي‌كنند آن معنا را بازگويي كنند تا حداقل از ذهن جمعي‌مان محو نشود

0 Comments:

Post a Comment

<< Home