مشاركت حداكثري، دام تماميتخواهي
شنبه 10 ارديبهشت 1384
آن چه عمدتا در انتخابات ما مطرح ميشود، مشاركت حداكثري است. تقريبا تمام جناحها بر اين نكته تأكيد ميكنند و خواهان بيشترين مشاركت مردم هستند. اكنون نيز اين بحث بسيار مطرح شده است. برخي حتا اين تعدد كانديداها را نيز به جلب آراي بيشتر و افزايش مشاركت عمومي ربط دادهاند. برخي از اعضاي جناح راست نيز از عدم اشكال حضور نهضت آزادي در انتخابات و داشتن كانديدا سخن گفته است تا بر مشاركت حداكثري بيافزايد. به هر صورت اين مشاركت بلاي جان شده است. اينان البته اعتقادي به دموكراسي و آزادي ندارند. اما در عين اين بياعتقادي اسرار دارند تا مردم هواداري خود را به شيوهاي مثبت و حتا از راههاي به ظاهر دموكراتيك به نمايش بگذارند. آن دستهاي هم كه اندك اعتقادي به اين دو گوهر عصر مدرن دارند، دستيابي به آن را از راه مشاركت حداكثري ميجويند. يعني سرنا را از سر كشادش ميدمند. براي همين است كه به نتيجهاي نيز نميرسند. همان طور كه در اين هشت سال نتوانستند گامهاي جدياي در جهت استقرار دموكراسي بردارند؛ آن هم با بيست و دو ميليون رأي و پشتوانهي يك جنبش اجتماعي. واقعا چيز كمي نيست. اكنون نه از آن رأي خبري خواهد بود و نه از آن جنبش خبري هست. بگذرم. به نظرم اين خبط بزرگي است كه دامن همه را گرفته است. تأكيد اصلي بايد بر آزادي و دموكراسي باشد، آن گاه مشاركت خود خواهد جوشيد. البته نه در حرف كه دو بار با حرف و سخن از آزادي و دموكراسي، مشاركت حداكثري شكل گرفت و نتيجهاي نداد و حتا نتيجهي معكوس داد؛ يعني حريف آرا را براي خود مصادره به مطلوب كرد. بلكه اين تأكيد بايد در عمل خود را به نمايش بگذارد تا مشاركت قابل قبول بجوشد از بالا و پست. بيتوجهي به اين دو عنصر و تأكيد بر مشاركت عمومي عين تماميتخواهي است. اين كه معتقدان به دموكراسي و آزادي چگونه در دام مشاركت حداكثري و اين تماميتخواهي نيافتند، نكتهي ظريفي است. تماميتخواهان براي نشان دادن مشروعيت خود به اين مشاركت نياز دارند. حتا نه به خود مشروعيت بلكه به نماد و سمبول آن احتياج دارند
0 Comments:
Post a Comment
<< Home