جبههي دموكراسيخواهي و مجاهدين انقلاب
پنجشنبه 19 خرداد 1384
شبي كه خبر تشكيل جبههي دموكراسيخواهي و حقوق بشر را شنيدم، فكر كردم سازمان مجاهدين انقلاب هم با حزب مشاركت همراه بوده است؛ هر چند با تعجب چنين برداشتي كرده بودم. بعد كه خبرها را خواندم ديدم اين جبهه فعلا با اتحاد حزب مشاركت، نهضت آزادي و ملي- مذهبيها شكل گرفته است. حالا منطقيتر به نظر ميرسد. چرا كه مجاهدين انقلاب اولين كساني هستند كه بحث خودي و غيرخودي را به صورتي تئوريك مطرح كردهاند. براي آنها غير قابل تحمل است كه بخواهند با نهضت آزادي و بعدها احتمالا احزاب و گروههاي لائيك كنار بيايند. مرزبنديهاي اين گروه بسيار سخت است. به قول آقاي عبدي مجاهدين انقلاب يك فرقه سياسي است نه يك حزب سياسي. البته فرقهاي كه يك سر طيف آن آقاجري و سر ديگر طيف سلامتي است. همين ترديدهاي اين گروه در ملحق شدن به اين جبهه و تأكيد مداوم و حتا كنونيشان دربارهي خودي و غيرخودي بودن گروهها و افراد و خود را مركز و كانون تحولخواهي كشور ديدن، بايد موجب شود تا ما نيز به سلامت آنان در دموكراسيخواهي و حقوق بشر شك كنيم. هر چند آنان اكنون در طيف اصلاحطلبان حكومتي جاي گرفتهاند، اما دايرهي اصلاحطلبيشان بسيار تنگتر از ديگر گروهها و تاحدود بسياري نزديكتر به روحانيون مبارز است تا مشاركتيها. بهزاد نبوي بيشتر شبيه محتشمي است تا محمد رضا خاتمي. بالاخره در جايي براي آنها منافع گروهي بر منافع ملي ميچربد و اگر هم در جايي كه اين ترجيح وجود داشته باشد ولي به جهت مقتضياتي از آن چشمپوشي كنند، عملي تاكتيكي انجام ميدهند نه استراتژيك. يعني موقتي است و اعتقادي به آن وجود ندارد. در صورتي كه گام اول دموكراسيخواهي توانايي كنار هم نشستن گروههاي متعدد و بسيار متفاوت در جهت اهداف استراتژيك واحد است. من حتي ديشب با يكي از اعضاي حزب مشاركت دربارهي جذب گروههاي لائيك مانند كانون نويسندگان در اين جبهه و لزوم اين اقدام حتي قبل از انتخابات صحبت كردم كه پاسخ شنيدم، فكر نميكنم در حال حاضر چنين ظرفيتي وجود داشته باشد. به هر صورت شكلگيري جبهه همچنان مغتنم است حتي با ضعفها و كاستيهايي كه دارد. بايد آن را پاس داشت
0 Comments:
Post a Comment
<< Home