تجمع زنان
دوشنبه 23 خرداد 1384
عصر به خانه ميآمدم كه جلوي دانشگاه شلوغ بود. يادم آمد تجمع زنان است در اعتراض به نقض حقوق زنان دز قانون اساسي. جلو رفتم تا سر و گوشي آب دهم. افسران نيروي انتظامي اجازه نميدادند. مردم در پياده رو ايستاده بودند و تلاش نيروي انتظامي متفرق كردن بود. ولي فايده نداشت. ميرفتند و چند قدم آن طرفتر ميايستادند. كارتم را نشاندادن و گفتم روزنامهنگارم. يكيشان گفت از اين كارتها صدتا ديديم. اگر بخواهيم همه را راه دهيم كه نميشود. بفرماييد برويد. امنيتيها هم زياد بودند. افسري به چند سرباز گفت آن عده را رد كن بروند. بعد انگار يادش آمده باشد خبطي كرده بلند گفت فقط با حرف فقط با حرف. سرباز هم ميگفت بفرماييد خواهش ميكنم نيايستيد. اما مردم نميرفتند. زنهاي زيادي ميخواستند ملحق شوند، ولي نيروي انتظامي نميگذاشت. تجمعكنندگان جلوي سردر دانشگاه بودند. نيروي انتظامي جلوي پل ورودي يك اتوبوس دو كابين و يك مينيبوس گذاشته بود تا مردم از خيابان و پيادهرو به زنان معترض ديد نداشته باشند. گفتم نمادي است از همان پرده و ديوار براي حفظ نواميس مردم از نگاه اجنبي و سر در دانشگاه را پستو كردهاند. زنان اگر اعتراضي هم دارند بايد به پستو بروند. ولي اين بار انگار متفاوت است. اين اعتراض با همهي اعتراضها كاملا متفاوت است. از نگاه سنتي اعتراض مشتي ضعيفه غيرقابل تحمل است. براي همين هم اتوبوس را حائل گذاشته بودند. افسر به خانمي ميگفت، مگر زندگي نداري؟ تو الان بايد خانهات باشي و بالا سر بچههايت! يك ربعي ايستادم و به خانه آمدم. ساعت 7 بعد از ظهر سر و صداي زياد مرا به بيرون از خانه كشيد. زنان و مرداني بودند كه پليس دنبالشان آمده بود و تلاش ميكرد تا متفرقشان كندد. ظاهرا زنان توانسته بودند از آن ديوار نمادين بگذرند و تا تقاطع وصال شعار دهند و اين ضعيفهها در مقابل آن قويها موجي ايجاد كنند. هر چند رسانهي ملي! از اين تجمع حرفي نزد ولي از همان موقع موج خبري تجمع روي تمام رسانههاي دنيا رفت. زنان شجاعانه خواستههاي خود را براي داشتن حقوقي برابر و دولتي انتخابي بيان كردند. البته دربارهي فمينيسم ايراني ديدگاهي انتقادي دارم كه فرصتي شد مينويسم. فعلا مبارك است انشاءالله
0 Comments:
Post a Comment
<< Home