آينده‌ي آبي

از درد و غم رفته و آينده چه گويم ـ انديشه‌ي مستقبلم از حال برآورد. صائب تبريزي

Wednesday, June 15, 2005

يا علي مددي ديگر

چهارشنبه 25 خرداد 1384
انسان از اين بي‌شرمي تعجب مي‌كند. آقايان خودشان عمري در مسند مديران جمهوري اسلامي بودند و حالا وقتي به گذشته مي‌نگرند،‌ همه چيز را به زير سؤال مي‌برند. انگار آن‌ها اصولگرايان و برآمدگان از اين نظام و سينه‌چاكان آن نيستند. گويي از فضايي ديگر آمده‌اند تا نظامي به تمامه فاسد را اصلاح كنند و غده‌هاي چركين را بيرون كشند. هر آن چه تا كنون رخ داده،‌ از نگاه آنان كجي بوده است و ناصواب و آنان كه گويي تا به حال دامن‌تر نبوده‌اند،‌ آمده‌اند تا پاكي و صداقت و دولت عشق و دولت اميد و نظام الهي و هواي تازه بياورند و بدمند. اينان بعد به روي چه مي‌خواهند بايستند؛ روي خرابه. آن چه از گذشته خراب كرده‌اند و چشمي هم به آينده ندارند. وقتي به سخنانشان گوش مي‌دهي تو گويي جمهوري اسلامي ثمره‌اي نداشته است به جز بي‌عدالتي،‌ به جز پس‌رفت و سير قهقرايي،‌ به فساد مالي و رشوه‌خواري و رانت‌گيري . باندبازي و قس‌علي‌هذا متهم شده است. نمي‌خواهم بگويم اين امور در اين حكومت نبوده است. اما بيان اين امور آن هم از سوي سينه‌چاكان ولايت و نديدن گام‌هاي مثبت و بزرگي كه برداشته شده است، فقط و فقط ناجوانمردي و تخريب سرمايه‌هاي اجتماعي است و ما آن‌ها انتظار دارند ملت رياست جمهوري را به چنين بي‌وفايان بسپارند. وقتي آن‌ها به مرادشان كه اين نظام است رحم نكنند،‌ آيا به ما رحم خواهند كرد؟ و يا آيا اين قانون‌شكناني كه در تبليغات انتخاباتي به قوانين آن بي‌اعتنا بوده‌اند، پس از اين به قانون وفا خواهند داشت؟ بگذريم از استفاده‌هاي ابزاري كه از دختران جوان اين ديار كردند و اين خامان چه ساده به دام آن گرگان غلتيدند. به هر صورت، عرصه‌ي انتخاباتي عجيبي بود. نهمين هم براي خودش ويژگي‌هايي دارد كه آن را با هشت دوره‌ي ديگر كاملا متفاوت كرده است. حال ما مانده‌ايم و جبهه‌ي دموكراسي‌خواهي و حقوق بشر و يك و نيم روز. يا علي مددي ديگر

0 Comments:

Post a Comment

<< Home