همهمان ركب خورديم
يكشنبه 29 خرداد 1384
اول/ از همان ابتدا به پیروزی معين تردید داشتم. این تردید را با بعضی از دوستان نیز در میان میگذاشتم. میگفتم با شعارهایی که معین داده است و مواضعی که گرفته است به نظرم يا قبل از انتخابات بار ديگر رد صلاحيت ميشود و يا حتا اگر هم رای بیاورد احتمالا براي مرحلهي دوم مشكل ايجاد ميكنند. علتش هم اين است كه ميدانند در مرحلهي دوم معين حتما پيروز ميشوند و غير ممكن آنها بگذارند جنبش دوم خرداد تداوم پيدا كند. اما ساز و كارش به ذهنم نميآمد. حالا كه فكر ميكنم ميبينم احمدينژاد چه با اطمينان بارها و بارها ميگفت در روزهاي آينده منتظر اتفاقهاي غيرمنتظره بايد بود و در روز انتخابات گفت حماسهاي ديگر خلق خواهد شد. به نظر ميرسد كنارهگيري رضايي نيز خارج از اين چارچوب نيست. رضايي فكر ميكرد او براي چنين منظوري انتخاب خواهد شد. اما ظاهرا سپاه بين رضايي و احمدينژاد روي اين دومي به توافق رسيد و به رضايي هم گفتند كه تصميم ما تو نيستي. رضايي هم به طور معناداري كنار كشيد. همه چيز از طراحي ساز و كاري قبلي خبر ميدهد. به نظر ميرسد تصميم هم بر اين است كه او را رييس جمهور كنند، چه مردم به هاشمي رأي بدهند و چه ندهند
برايم غيرقابل باور است كه معين چهار ميليون رأي آورده باشد. اين ترديد هنگامي بيشتر ميشود كه بخش عمدهي آرا توسط شوراي نگهبان خوانده شد و وزارت كشور در عملي انجام شده قرار گرفت. خاتمي هم كه بارها نشان داده است مرد مدافع رأي ملت نيست. او اصلا ويژگيهاي يك فرد ملي را ندارد. آدم صادقي است. آدم سالمي است. اما ملي نيست تا در مقابل روندهاي ضد ملي بايستد. براي همين هم وقتي به ستاد انتخابات رفت حداكثر جلوي اعلام آرا توسط شوراي نگهبان را گرفت ولي نتوانست جلوي زد و بندها را بگيرد. ولي تا آن موقع كار تقريبا به پايان رسيده بود. اكنون از خودم خجالت ميكشم كه دوستان و آشنايان بسياري را راضي كردم پاي صندوق رأي بروند و به معين رأي بدهند
دوم/ انصافا بايد گفت تبليغات معين ضعيف بود. من سفري به آمل و محمودآباد و نور و سپس قزوين داشتم. ضعيفترين تبليغات را از معين ديدم. در آمل و محمودآباد كه هيچ تصوير و پلاكاردي دربارهي معين نديدم و برايم عجيب بود كه پس آقايان چه كردهاند؟ آقاياني كه ماندن در ساختار قدرت برايشان مهم بوده است؟
سوم/ به نظرم براي پيروز كردن احمدينژاد چند ساز و كار در نظر گرفتند كه عبارت است از نوع و محتواي تبليغ، سازماندهي لايهاي در پشت سپربلا و دستكاري در آرا. در اين باره فردا مينويسم
برايم غيرقابل باور است كه معين چهار ميليون رأي آورده باشد. اين ترديد هنگامي بيشتر ميشود كه بخش عمدهي آرا توسط شوراي نگهبان خوانده شد و وزارت كشور در عملي انجام شده قرار گرفت. خاتمي هم كه بارها نشان داده است مرد مدافع رأي ملت نيست. او اصلا ويژگيهاي يك فرد ملي را ندارد. آدم صادقي است. آدم سالمي است. اما ملي نيست تا در مقابل روندهاي ضد ملي بايستد. براي همين هم وقتي به ستاد انتخابات رفت حداكثر جلوي اعلام آرا توسط شوراي نگهبان را گرفت ولي نتوانست جلوي زد و بندها را بگيرد. ولي تا آن موقع كار تقريبا به پايان رسيده بود. اكنون از خودم خجالت ميكشم كه دوستان و آشنايان بسياري را راضي كردم پاي صندوق رأي بروند و به معين رأي بدهند
دوم/ انصافا بايد گفت تبليغات معين ضعيف بود. من سفري به آمل و محمودآباد و نور و سپس قزوين داشتم. ضعيفترين تبليغات را از معين ديدم. در آمل و محمودآباد كه هيچ تصوير و پلاكاردي دربارهي معين نديدم و برايم عجيب بود كه پس آقايان چه كردهاند؟ آقاياني كه ماندن در ساختار قدرت برايشان مهم بوده است؟
سوم/ به نظرم براي پيروز كردن احمدينژاد چند ساز و كار در نظر گرفتند كه عبارت است از نوع و محتواي تبليغ، سازماندهي لايهاي در پشت سپربلا و دستكاري در آرا. در اين باره فردا مينويسم
5 Comments:
چرا تشویق نمیکنید مردم رو که به هاشمی رای بدن حالاانتخاب بین فاشیسم نظامی و پادگانیسم احمدی نژاد و هاشمی آیا حاضرید دگم بودن رو تجربه کنید.پس تشویق کنید مردم رو! چرا نشستید و افسوس هارو تفسیر می کنید
سلام
گفته اید از اینکه دوستان و آشنایانتان را تشویق به شرکت در انتخابات می کردید، خجالت می کشید. چرا خجالت؟ چه معین خودش رای نیاورده باشد و چه دستکاری کرده باشند و چه بسیج بطور منسجم به احمدی نژاد رای داده باشد، دلیلی برای خجالت شما نیست. شما تلاش خودتان را برای هدفتان انجام داده اید. حتی اگر کسی شما را سرزنش یا حتی مسخره کند. موفق باشید.
با شما موافقم که احتمال اين وضعيت زياد بود اما حتی اگر 10 درصد احتمال ميرفت که وضعيت مطلوب ما رخ دهد (که واقعا احتمالش بود هرچند ضعيف) بايد رايمان را ميداديم که داديم پس جای پشيمانی نيست. در مورد خاتمی که 100 در صد موافقم و اما در مورد شهرستانها، ببين بحث الان اين است که در همين تهران خودمان هم معلوم نيست رای ما کجاست
آنها باید خجالت بکشند که مردم را از جبهه ترقیخواهی به انفعال کشیدند و عملا جبهه فاشیسم را تقویت کردند.
ما با افتخار مردم را به مقاومت خواندیم و باز هم به مقاومت ادامه خواهیم داد.
ما فقط یک نبرد را به دشمنان خدعه گر باخته ایم. اما مبارزه همچنان ادامه دارد.
در مرحله دوم به کاندیدای مقابل احمدی نژاد رای خواهیم داد تا فرصت ریشه دواندن را از فاشیسم دریغ کنیم.
اگر دست به دست رای به اکبر دهیم
از آن به که کشور به دشمن دهیم
تو باید دوستانت را راضی می کردی بروند به معین رای بدهند تا تو هم نقشی را که قدرت تامه مطلقه برایتان در خیمه شب بازی اش در نظر گرفته بود که مردم را به صحنه بیاورید تا آنها رای به نفع خود در صندوقها کنند
به نحو ی درست ایفا کنی
حرص نخور
بلاگ من بعد از مدتها توی این دو سه روزه فعال شده حتما بخونش ،منتظر نظرت هستم
به دوستهاتم بگو بخونن .سه روز آخر رو حتما بخونن
مرسی
http://onebest0.persianblog.com
در سایه اکثریتهای خاموش
Post a Comment
<< Home