آينده‌ي آبي

از درد و غم رفته و آينده چه گويم ـ انديشه‌ي مستقبلم از حال برآورد. صائب تبريزي

Thursday, October 06, 2005

بي‌مبالاتي شرق

پنج‌شنبه 14 مهر 1384
روز سه شنبه صفحه‌ي تاريخ شرق مطلبي داشت كه از چند جهت قابل بررسي است. مقاله از حميد سيف‌زاده بود كه به دفاع از بقايي رهبر حزب زحمتكشان ايران پرداخته بود. او در پاسخ به دكتر آباديان نوشته بود و تلاش كرده بود تا دكتر مصدق را خائن به ملت و كشور نشان دهد و بقايي را فرشته‌ي نجات! پاسخ به آن خزغبلات فقط عمر آدم را تلف مي‌كند و بهتر كساني چون او در جهل مركبشان باقي بمانند. اما اشكال را بايد از شرق گرفت كه چرا مقاله‌اي سراسر دروغ را چاپ مي‌كند. اين توجيه هم به نظرم درست نمي‌آيد كه چاپ كرديم تا پاسخ بدهيد چرا كه در اين صورت مي‌توان راه را براي چاپ هزاران مطلب دروغ باز كرد و سپس گفت خب پاسخ بدهيد. نكته‌ي مهم‌تر اين است كه شرق تيتري را براي اين مطلب برگزيده بود كه آن تيتر هر چند از مقاله درآمده است ولي بزرگترين دروغ تاريخ معاصر ايران است. اين تيتر را نگارنده‌ي وابسته به حزب زحمتكشان انتخاب نكرده بود. تيتر آمده بود جدا شدن بحرين از ايران كار مصدق بود. در صورتي كه بحرين سال چهال و هشت از ايران جدا شد و ايران سال پنجاه آن را به رسميت شناخت. مصدق سال چهل و چهار فوت كرد و در زمان جدا شدن بحرين از ايران چهار سال از مرگ او مي‌گذشت و همچنين شانزده سال از خانه‌نشين شدنش. حالا اين كه مصدق چگونه از احمد‌آباد طي دوازده سالي كه بعد از كودتا زنده بود و چگونه از زير خاك در آن چهار سالي كه فوت كرده بود توانست در مجراي جدا شدن بحرين از ايران وارد شود فقط اعوان و انصار بقايي مي‌دانند و بس. از شرق تعجب دارم كه چرا اين قدر بي‌مبالات است

1 Comments:

Anonymous Anonymous said...

سلام.....جالب و قابل تامل....موفق باشین

8:01 AM  

Post a Comment

<< Home