موانع توسعهي اجتماعي در ايران/ 2
پنجشنبه 30 تير 1384
مرحوم دكتر عظيم رهين بر آن بود كه
ويژگي خاص دولت در ايران، خودكامگي آن است. دولت با مالكيت خود و توان اقتصادي كه داشته در طول تاريخ توانسته يك نظام اقتصادي به صورت يك بوروكراسي پرقدرت به وجود آورد. همين بوروكراسي پرقدرت است كه تا حدودي زمينه طبقاتي حاكميت را تشكيل داده و نقشي اساسي در حفظ و گسترش دولت داشته است. اين بوروكراسي در مراحل مختلف تاريخي به گونههاي متفاوتي از نعمات مادي جامعه بهرهمند شده است. در گذشته اين بهرهبرداري از طريق واگذاري زمين صورت ميگرفته است. در شرايط كنوني، برخورداري حاكميت از امتيازات اقتصادي مانند فروش نفت، كنترل ورود و صدور كالاها، درآمدهاي ناشي از مقاطعهكاري و بازرگاني و ... قشري را در اطراف حاكميت به وجود آورده كه ميتوان آن را پايه اجتماعي حاكميت است... اكنون نكته اصلي مانع بودن حاكميت و جهت دهنده بودن آن در انتخاب مسيرهاي معيني است كه در مراحل مختلف تاريخي بر اساس منافع خود برميگزيند و از اين طريق موانعي براي توسعهي همه جانبهي جامعه ايجاد ميكند
من فكر ميكنم براي دستيابي به توسعه لازم است كه در جامعهي ما نيز به آزاديهاي انساني و خواستههاي مردم توجه بيشتري شود. بايد زمينهاي فراهم شود تا انسانها آزادانه بيانديشند و نكات مثبت انديشههايشان در جامعه اشاعه يابد... بايد گذاشت مردم آزاده باشند و با آزادگي خود شاد زندگي كنند. تنها با انديشهي آزاد است كه مردم ميتوانند در همهي ابعاد انساني مشاركت مستقيم داشته باشند و راه رسيدن به توسعه جز اين نيست. به اعتقاد من توسعه به معناي رسيدن به جايي خاص يا هدفي معين نيست. بلكه توسعه يعني دگرگوني و تحول مداوم جامعه/ روحش شاد باد/ ماهنامه جامعه سالم، شماره پنجم خرداد هفتاد و يك
ويژگي خاص دولت در ايران، خودكامگي آن است. دولت با مالكيت خود و توان اقتصادي كه داشته در طول تاريخ توانسته يك نظام اقتصادي به صورت يك بوروكراسي پرقدرت به وجود آورد. همين بوروكراسي پرقدرت است كه تا حدودي زمينه طبقاتي حاكميت را تشكيل داده و نقشي اساسي در حفظ و گسترش دولت داشته است. اين بوروكراسي در مراحل مختلف تاريخي به گونههاي متفاوتي از نعمات مادي جامعه بهرهمند شده است. در گذشته اين بهرهبرداري از طريق واگذاري زمين صورت ميگرفته است. در شرايط كنوني، برخورداري حاكميت از امتيازات اقتصادي مانند فروش نفت، كنترل ورود و صدور كالاها، درآمدهاي ناشي از مقاطعهكاري و بازرگاني و ... قشري را در اطراف حاكميت به وجود آورده كه ميتوان آن را پايه اجتماعي حاكميت است... اكنون نكته اصلي مانع بودن حاكميت و جهت دهنده بودن آن در انتخاب مسيرهاي معيني است كه در مراحل مختلف تاريخي بر اساس منافع خود برميگزيند و از اين طريق موانعي براي توسعهي همه جانبهي جامعه ايجاد ميكند
من فكر ميكنم براي دستيابي به توسعه لازم است كه در جامعهي ما نيز به آزاديهاي انساني و خواستههاي مردم توجه بيشتري شود. بايد زمينهاي فراهم شود تا انسانها آزادانه بيانديشند و نكات مثبت انديشههايشان در جامعه اشاعه يابد... بايد گذاشت مردم آزاده باشند و با آزادگي خود شاد زندگي كنند. تنها با انديشهي آزاد است كه مردم ميتوانند در همهي ابعاد انساني مشاركت مستقيم داشته باشند و راه رسيدن به توسعه جز اين نيست. به اعتقاد من توسعه به معناي رسيدن به جايي خاص يا هدفي معين نيست. بلكه توسعه يعني دگرگوني و تحول مداوم جامعه/ روحش شاد باد/ ماهنامه جامعه سالم، شماره پنجم خرداد هفتاد و يك
0 Comments:
Post a Comment
<< Home