آينده‌ي آبي

از درد و غم رفته و آينده چه گويم ـ انديشه‌ي مستقبلم از حال برآورد. صائب تبريزي

Sunday, March 11, 2007

هشت مارس در ميدان وليعصر

يكشنبه 20 اسفند 1385
پنجشنبه براي انجام كاري به ميدان وليعصر رفتم. در گوشه‌ي ضلع جنوب شرقي ميدان، كه فضاي سبزي نيز هست، ده – دوازده زن جمع شده بودند تا هشت مارس را گرامي بدارند و عليه تبعيض زنان شعار دهند. دو برابر آنان پليس ايستاده بود كه بعد به نفرات آنان افزوده شد. احتمالا همان تعداد نيز پليس و نيروي امنيتي با لباس شخصي بودند. پليس تلاش مي‌كرد آن چند زن را متفرق كند. سرهنگي با آنان به صورتي مؤدبانه وارد گفت و گو شد. اصرار از پليس و ابرام از آنان. بالاخره فرد ديگري كه قوي‌هيكل نيز بود وارد معركه شد و با داد و فرياد خواست كه آنان خيلي زود از محل دور شوند. آن‌ها در حال رفتن بودند كه زني حدود پنجاه و پنج ساله از آن ميان گفت من اصلا مي‌خواهم اين جا بنشينم، اين كه اشكالي ندارد. آن پليس دو لگد محكم نثارش كرد و بي‌سيم را با عصبانيت از دوستش گرفت و با آنتن آن چند بار محكم به پشت زن كوبيد و با سردادن بد و بيراه فرياد مي‌كشيد. بالاخره زن را از آن ميان بردند كه از ضربات پليس خلاص شود مخصوصا همان سرهنگ اول كه ظاهرا مخالف ضرب و شتم بود. مردي تنومند از نظاره‌گران به اعتراض جلو رفت كه چرا زن مردم را بيهوده كتك مي‌زنيد، بر او نيز چند لگد و مشت نواخته شد. به يكي از لباس شخصي‌ها كه در حال پراكنده كردن مردم بودند گفتم با اين زن‌ها چكار داريد. چند نفر كه بيشتر نيستند. بگذاريد حرفشان را بزنند و بروند. گفت مي‌خواهند كشف حجاب كنند. گفتم يعني چه؟ گفت اين‌ها جمع‌ شده‌اند كه دسته‌جمعي روسري‌شان را بردارند. ماهواره گفته و آنان نيز جمع شده‌اند كه چنين كنند
زن‌ها پراكنده شدند و تعدادي گوشه و كنار ايستادند تا ببيند خبري مي‌شود يا نه و پليسان موتورسوار و زن نيز به مجموعه افزدوه شدند و ديگر اتفاقي نيافتاد ولي سخن آن لباس شخصي باقي ماند و جاي پرسش و تأمل
زنان هر چند در دهه‌ي اخير براي احقاق حقوق خود تلاش بسياري كرده‌اند ولي بخشي از اين تلاش همچون آب در هاون كوبيدن بوده است و غير از اين كه نتيجه‌اي به بار نمي‌آورد، انرژي و توان آنان را نيز در مسيري بيهوده هدر مي‌دهد. من معتقدم در شرايط فعلي دامن زدن به شكاف اجتماعي زن و مرد راه به جايي نخواهد برد. چرا كه اين شكاف خود ناشي از شكاف حاكميت مردم و قدرت است. اگر بتوان هر گامي در جهت تحقق دموكراسي در اين كشور برداشت، بخشي از مشكلات و مسائل مربوط به زنان نيز خواه ناخواه حل خواهد شد. به عبارتي ديگر، بخش اعظم مسائل مربوط به زنان و حقوق آنان ناشي از فرآيند دموكراسي در ايران است. از اين رو، تلاش زنان نيز اگر در اين جهت نباشد، به سادگي بيشتر سركوب و از هدف دور خواهد شد. اميدوارم آن سخن لباس شخصي نادرست باشد، ولي اگر چنين باشد، چقدر چنين عمل و شعاري در وضعيت موجود جامعه‌ي ما به تحقق دموكراسي كمك مي‌كند و چقدر فرآيند دموكراسي‌خواهي را با دشواري مواجه مي‌كند؟ طرح چنين شعارها و خواسته‌هايي در شرايط فعلي براي اين فرآيند، دشواري‌هايي ايجاد مي‌كند و بخشي از انرژي جامعه را بيهوده تلف مي‌كند. اميدوارم زنان چنين ساده‌انگار نبوده باشند

0 Comments:

Post a Comment

<< Home