آينده‌ي آبي

از درد و غم رفته و آينده چه گويم ـ انديشه‌ي مستقبلم از حال برآورد. صائب تبريزي

Thursday, September 09, 2004

داغی که کهنه نمی شود

چهارشنبه 18 شهریور
مردی دیگر از تبار آزادمردان از میانمان رفت. حاج داود کریمی که تمام خاطرات جنگ و بسیج مردمی دهه شصت را با جسم نحیف خود می کشید، رفت. کریمی یادآور مردان بزرگی چون حاج همت بود. گویی او بود که از عملیات خیبر تا شهریور 83 تحمل کرد تا ببیند که چه رنج های مضاعفی بر این ملت ستمدیده می رود و به بسیجیان آزادمرد چه جفاها که نمی شود. چند ماه پیش گفتند حالش چنان وخیم است که به کما رفته است. دیگر معلوم بود بازنمی گردد و در این مدت کرکسان برنامه ریختند تا بر جنازه اش یورش برند. کریمی نمادی از رنج مردم بود. مردمی که می توانستند کشته نشوند. مردمی که می توانستند شیمیایی نشوند. ولی جنگ چنان کش آمد که آدمیان بی توجه به زد و بندهای سیاسی در داخل و خارج و سر به داران دفاع از حریم وطن و عقیده ی خود را به کام کشید و هنوز هم دارد به کام می کشد. کریمی با رفتنش داغ جنگ را و دوستان از دست داده را در دلهامان تازه کرد. یاد و خاطرش جاوید باد

0 Comments:

Post a Comment

<< Home