آينده‌ي آبي

از درد و غم رفته و آينده چه گويم ـ انديشه‌ي مستقبلم از حال برآورد. صائب تبريزي

Monday, September 06, 2004

دو ماجرا از بهبهانی

أيت الله بهبهاني را تقريبا همه مي شناسيم. یکی از رهبران مشروطیت بود که الحق و الانصاف در مقابل استبداد به جد ایستاد و یکی از وزنه های مهم به ثمر نشستن مشروطیت بود. پسر همین بهبهانی در دوره دکتر مصدق با دربار سر و سری داشت و اوباش جنوب شهر و لات و لوت ها را در اختیار داشت و بارها آن ها را علیه دکتر مصدق و حکومت ملی به خیابان کشانده بود و البته پول و پله ی خوبی هم به آن ها داده بود؛ حالا پولی که مردم بابت خمس و زکوه به حضرت آیت الله داده بودند و یا پولی که انگلیسی ها به ایشان صله کرده بودند، فرقی نمی کند. با خود می گفتم چطور آن پدر چنین پسری دارد. بعد دیدم پدرش گرچه شخصیت نسبتا آزادیخواهی بوده است و زبان و کردارش در دوره ای در به زانو درآوردن استبداد نقش بسیاری داشته است، ولی خیلی هم علیه السلام نبوده است. به دو روایت از کتاب مشروطه ی ایرانی توجه کنید
مردم زنجان از ستمگری های یکی از خوانین خمسه به نام جهانشاه خان به ستوه می آیند. شکایت مردم به مجلس هم کشیده می شود. جهانشاه خان متهم به قبل و غارت مردم بود. در یک دعوای حقوقی ساده مدعی ای شکایت به عدلیه می برد که جهانشاه خان، ملک او را تصرف عدوانی کرده است. خان خمسه به بهبهانی متوسل می شود. بهبهانی به به حاکم آن جا تلگراف می فرستد که ادعای مدعی باطل است و متعرض ملک متصرفی جهانشاه خان نشوند. حکومت خمسه از مجلس کسب تکلیف می کند و احتشام السلطنه که رییس مجلس بود، پاسخ می دهد آقای بهبهانی حق مداخله در وظایف قوه قضاییه و مجریه را ندارد و شما نیز حکم عدلیه را اجرا کنید. اما مجتهد از اقدام رییس مجلس برآشفت و از او خواست استعفا دهد. احتشام السلطنه نیز موضوع را به جلسه علنی مجلس کشاند که خود غوغایی شد و با پادرمیانی دیگران فیصله یافت
حتما اسم ظل السلطان را نیز شنیده اید: حاکم مستبد اصفهان که یکی از خشن ترین شاهزاده های قاجار بود و گفته می شد اعمالش در اصفهان از کفر ابلیس معروفتر است. در کشمکش های محمد علی شاه با مجلس اول زمزمه نایب السلطنه شدن یا پادشاهی و حتا رییس جمهوری ظل السلطان شنیده می شد. بهبهانی در این کشمکش ها از طریق یحیی دولت آبادی برای ظل السلطان پیغام فرستاد که اگر به او 150 هزار تومان بپردازد مقدمات سلطنت او را فراهم می آورد. ظل السلطان جواب فرستاد انجام بدهد تا مبلغ را به او بپردازم. حتی در هنگام معرفی وزرا به مجلس بهبهانی دست دست می کند تا جواب ظل السلطان را بشنود و وقتی از او مأیوس می شود با مجلس همراه می شود والا فتنه ای در کار مجلس و معرفی وزرای مشروطه ایجاد می کرد حالا اینکه در نیت خود چقدر موفق می شد بحث دیگری است

1 Comments:

Anonymous Anonymous said...

Your article is great. Thanks for information. I'ts very useful. You have very nice blog. Keep good work.

------------------------------------------
Free Poker Money - Free $50 bankrolls
Regards

7:33 PM  

Post a Comment

<< Home