به ياد هجده تير
يك شنبه 19 تير 1384
روز سه شنبه بيست و يكم تيرماه ساعت پنج تا هفت بعد از ظهر براي آزادي گنجي جلوي در اصلي دانشگاه تهران گرد هم ميآييم
ديروز وقتي از اميرآباد ميگذشتم به ياد سال 78 و فاجعهي كوي دانشگاه افتادم. آن موقع در مارليك زندگي ميكردم و بيخبر از ماجرا. صبح روز شنبه وقتي به تهران آمدم مطلع شدم و همان موقع به كوي رفتم. باورش سخت بود. بهت مرا فرا گرفته بود. به نام دين و دفاع از ولايت از دين بيخبران ددمنشانه به خوابگاه دانشجويان يورش برده بودند و آن فاجعهي ننگين را بر تارك جمهوري اسلامي رقم زدند. بعدها گزارشهاي بسياري را دربارهي ماجراي كوي خواندم. خواندم كه چگونه مهاجمان در راهرو ساختمانها با فاصله ميايستادند و دانشجويان از خواب بيدار شده و وحشتزده را در تاريكي راهرو عبور ميدادند و هر مهاجم، يا زهرا و ياحسيني ميگفت و ضربه جماقي را بر سر و تن دانشجويان ميكوفت. خواندم كه يكي از همين مهاجمان جواني را به روي زمين كشاند و وقتي به بيرون از ساختمان رساند با لگد شيشه خوردهها را به باسن دانشجو فرو داد تا از هوش رفت. خواندم كه از دانشجويان صدها نفر زخمي شدند و دهها نفر دستگير شدند و بعد به چندين سال حبس محكوم شدند. در مقابل مهاجمان تشويق شدند. شهر را تسخير كردند و همه را به سخره گرفتند. دادگاه عدل اسلامي برگزار شد و سربازي به جهت ربودن ريشتراش دانشجويي محكوم شد! معلوم نشد چه كساني به دانشجويان حمله كردند و به آنها و اموالشان و اموال دولتي آسيب رساندند و عزت ابراهيم نژاد را كشتند. البته براي دادگاهي كه دنبال اين نبود معلوم نشد. اما آيا براي تاريخ نيز معلوم نيست؟ ديروز دفتر تحكيم وحدت اطلاعيهاي صادر كرد كه در بخشي از آن آمده است
اگر بساط آزادی و دموكراسی را كامل برچينند و اگر دهانها بدوزند و سرها به دارها بياويزند و اگر مال و ناموسمان به ديگران بسپارند كه چند صباحی بيشتر بر سرير قدرت اقامت گزينند میتوان بخشيد اما شلاق شداد زمان، کهنه زخم ١٨ تير، بازداشت و ربودن دوستانمان، شکنجه و ضرب و شتم دانشجويان اين مرز و بوم، کشته شدن عزت ابراهيم نژاد و روان های آزرده و قلمهای شکسته را نمیتوان فراموش کرد
2 Comments:
حرفهايت را خواندم از 18 تير من هم نوشته ام سري به بلاگ من بزن و نظرت را از درآن بگذار
http://onebest0.persianblog.com/
Awesome blog you haave here
Post a Comment
<< Home