آينده‌ي آبي

از درد و غم رفته و آينده چه گويم ـ انديشه‌ي مستقبلم از حال برآورد. صائب تبريزي

Monday, May 23, 2005

فرصت مناسب

دوشنبه 2 خرداد 1384
اين روزها به شدت سرگرم نوشتن گزارشي براي سازمان ملي جوانان بودم كه اكنون فصل پاياني آن را مي‌نويسم و قرار است به صورت كتاب به چاپ برسد. از اين رو، فرصتي براي وبلاگ نويسي نيافتم. اما اكنون كه كمي فضاي انتخاباتي شكل گرفته است ترجيح مي‌دهم در اين باره بنويسم؛ چه من هنوز قانع نشده‌ام تا در انتخابات شركت كنم. چند روز پيش هم مطلب بلندي درباره دليلي كه اصلاح طلبان براي گرم كردن بازي انتخابات مطرح مي كردند يعني ترساندن از حاكم شدن جناح راست نوشتم ولي فرصتي براي ارسال آن به وبلاگم نيافتم. اكنون كه معين رد صلاحيت شده است, به نظرم وضعيت بسيار مناسبي پيش آمده است. من بر اين ر‌‌اي بودم كه چپ با حضور خود در انتخابات حتا اگر پيروز هم شود, وجهه خود را از دست خواهد داد, چرا كه ناتوان اصلاحات در درون نظام به حداقل رسيده است, و از اين رو, چهار سال بعد حركت اصلاحي با شكست بيشتر و سرخوردگي بيشتر مردم همراه خواهد بود كه موجب به محاق افتادن پايگاه اجتماعي چپ خواهد شد. بر اين مبنا عدم حضور چپ را موجب حفظ يكي از نيروهاي سياسي مهم و اثرگذار در كشور ارزيابي مي كردم و اكنون نيز چنين ارزيابي اي دارم. فرصت كنوني را نيز لطف الهي مي دانم. اقتدارگرايان صم و بم و عمي شده اند و عمدتا فرصت ها را به تهديد تبديل مي كنند. از اين رو, بهانه ي مناسب براي عدم شركت در انتخابات و شكل دادن به يك مشاركت حداقلي به دست آمده است. اگر اين مشاركت حداقلي شكل گيرد, اقتدارگرايان كه هميشه به پشتوانه ي مردمي خود تكيه مي كنند اين پشتوانه را از دست خواهند داد. فراموش نكنيم كه آنان بيست و دو ميليون راي خاتمي را نيز مصادره به مطلوب كرده بودند. بايد امكان اين مصادره را از آنان سلب كرد

Thursday, May 12, 2005

عبدي تبرئه شد

پنج شنبه 22 ارديبهشت 1384
در اين مدت به جهت مشكل سخت‌افزاري كه براي كامپيوترم پيش آمد و فرصتي هم براي تعمير آن نداشتم، متأسفانه وبلاگ‌نويسي هم به تأخير افتاد. هر چند مي‌خواستم در اين فضاي انتخاباتي نكاتي را بنويسم كه تلاش مي‌كنم ادامه دهم. اما امروز خبري ديگر دارم
چهارشنبه شرق از قول سخنگوي قوه‌ي قضاييه نوشت كه حكم قبلي آقاي عبدي همچنان قطعيت دارد. اين در صورتي است كه عبدي روز قبل از آن حكم تبرئه خود را دريافت كرده بود. اين حكم به امضاي پنج تن از مستشاران ديوان عالي كشور رسيده بود و قبل از آن كه حكم به ديگر مراكز دستگاه قضايي ارسال شود، عبدي آن را دريافت كرده بود. در اين حكم تمام ادله‌‌اي كه مرتضوي و دادگاه تجديد نظر او براي صدور حكم چهار و نيم سال زندان، كافي مي‌دانستند رد شده است. مستشاران ديوان عالي كشور به صراحت نوشته‌اند كه انجام نظرسنجي براي يك مؤسسه‌ي خصوصي خارجي از مقوله‌ي فروش اطلاعات به بيگانگان نيست و دولت آمريكا نيز به لحاظ حقوقي يك دولت متخاصم با دولت جمهوري اسلامي ايران شناخته نمي‌شود. از اين رو،‌ هر دو نكته‌اي كه مرتضوي به آن اصرار داشت و آن بازي عجيب را درآورد تا عبدي را به زندان بياندازد، به هوا رفت و نقض شده است. به نظر مي‌آيد با توجه به اينكه در حكم به رديف اول يا دوم بودن متهم اشاره نشده است،‌ همين چارچوب براي آقاي قاضيان كه بيشترين جفا در اين دو سال و نيم به او رفت،‌ نيز جاري خواهد بود؛ چرا كه اصل اتهام رد شده است

Monday, May 02, 2005

رأي به چپ ايجابي نبود

دوشنبه 12 ارديبهشت 1384
چپ و راست از نظر مردم شناخته شده‌اند. تجربه نشان داده است كه مردم ما چپ را نيز چندان نيروي ملي و دلسوز نمي‌دانند. راست را كه اصلا با چنين صفتي همراه ندانسته‌اند. چپ هنگامي به قدرت رسيده است كه مشاركت مردم به جهت رأي سلبي به جناح راست بوده است. به عبارتي ديگر هنگامي چپ رأي آورده است كه مردم نخواسته‌اند قدرت به دست راست بيافتد. چرا كه جريان ديگري نبوده است تا انتخاب ديگري باشد. تمام جريان‌ها در اين بيست و پنج سال سركوب شده‌اند و توان جدي‌اي براي رقابت ندارند و يا اگر هم داشته باشند،‌ اجازه‌ي ورود آنان به رقابت داده نشده است. اما راست هنگامي به قدرت رسيده است كه مردم نخواسته‌اند در انتخابات حضور جدي داشته باشند. به جهت فقدان فرآيند دموكراتيك و نبود رقيب، حضور مؤثر مردم كمرنگ شده و جناح راست با رأي سنتي خود بالا آمده است. از اين رو معتقدم كه رأي مردم به جناح چپ در مجلس ششم، رأي ايجابي نبوده است. اگر اين طور بود حتما مجلس هفتم را به راست واگذار نمي‌كردند. بلكه در نبود رقيبي ديگر و براي رأي ندادن به راست به كانديداهاي چپ رأي دادند. اين نكته را بخش عمده‌ي چپي‌ها كه البته در رفتار هشت سال گذشته‌شان راست‌گرا هم بودند درك نكرده‌اند و فكر مي‌كنند رأي مردم ايجابي بوده است. براي همين انتظار داشتند كه هنگام تحصن آنان جلوي مجلس ديوار گوشتني كشيده مي‌شد و حالا خواهان دنباله‌روي مردم از آنان هستند. بابا به خدا مردم از بي كسي به چپ درون حكومتي پناه برده بودند و پس از اين تجربه‌ي هشت ساله چه انتظاري داريم كه به چپ اعتماد داشته باشند و بار ديگر با ترس از راست به آنان رأي دهند. چپي‌ها آن جايي كه منافع مردم در ميان بود،‌ مقاومت جدي آن گونه كه منافع خودشان در ميان بود نكردند. بر مبناي چه فاكتور عيني و نه ذهني بايد انتظار داشته باشيم به كانديداي چپ رأي داده شود. بر مبناي چه فاكتور عيني مي‌توان ادعا كرد كه اين گروه مي‌تواند به شعارهايش پاي‌بند باشد. بر مبناي كدام فاكتور عيني مي‌توان پذيرفت كه آنان رأي مردم را تقديم به اقتدارگرايان نكنند،‌ آن گونه كه در هشت سال گذشته كردند. تضمين‌هاي عيني بايد وجود داشته باشد و الا ما چند بار بايد در چاه بيافتيم و چند بار بايد سرمان به سنگ سنگ بخورد تا بفهميم